English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
monoxide U اکسیدی که اکسیژن وفلز ان برابر باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
howitzer U توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
demand oxygen system U سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
octodecimo U قطعی که برابر با یک هیجدهم یک ورق کاغذ باشد
oxygen convertor U مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
rem U مقدار دوزتشعشعی که اثرش برابر یک رونتگن اشعه ایکس باشد
hephaestus U خدای اتش وفلز کاریhipster
oxygenize U با اکسیژن ترکیب کردن اکسیژن زدن
oxides U اکسیدی
oxide U اکسیدی
maximal oxygen consumption per minute U حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
oxide isolation U جداسازی اکسیدی
oxide coating U روکش اکسیدی
oxide film U قشر اکسیدی
oxide film U لایه اکسیدی
gray air city U شهر با مه دود اکسیدی
deoxygenate U اکسیژن گیری کردن از فاقد اکسیژن کردن
an isaiah flower U گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگیهای ان برابر باشد
anisandrous flower U گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگی ان برابر باشد
maximal aerobic power U بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen uptake U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
ostensible U شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion U حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate U سه برابر سه برابر کردن
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
oxygen U اکسیژن
oxybiont U اکسیژن زی
empyreal air U اکسیژن
oxygen carrier U اکسیژن بر
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
acidic oxide U اکسیژن اسیدی
oxygenate U اکسیژن امیختن
oxygenate U اکسیژن زدن
deoxygenation U اکسیژن زدایی
oxygen U اکسیژن دار
oxygen U گاز اکسیژن
oxidation U ترکیب با اکسیژن
acidity coefficient U نسبت اکسیژن
oxygenated U اکسیژن زدن
oxygenated U اکسیژن امیختن
deoxidation U اکسیژن گیری
deoxidate U بی اکسیژن کردن
liquid exygen U اکسیژن مایع
atmospheric oxygen U اکسیژن هوا
liquid oxygen U اکسیژن مایع
anoxia U کمبود اکسیژن
lox U اکسیژن مایع
oxygenating U اکسیژن امیختن
oxygenating U اکسیژن زدن
oxygenates U اکسیژن امیختن
oxygenates U اکسیژن زدن
deoxidize U بی اکسیژن کردن
oxygen ration U نسبت اکسیژن
oxygenation U امیزش با اکسیژن
oxygen deficit U کمبود اکسیژن
oxygenize U با اکسیژن امیختن
oxygenation U اکسیژن زنی
oxygen debt U وام اکسیژن
oxygen cylinder U مخزن اکسیژن
oxygenization U اکسیژن دهی
oxygen cylinder U سیلندر اکسیژن
oxygen debt U بدهی اکسیژن
steno oxibiant U اکسیژن کم تاب
oxidization U ترکیب با اکسیژن
oxyacetylene welding U جوش اکسیژن
oxygen extraction U جذب اکسیژن
oxygenation U ترکیب با اکسیژن
oxygen deficit U کسر اکسیژن
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
c.o.d U نیاز شیمیایی به اکسیژن
chemical oxygen demand U نیاز شیمیایی اکسیژن
oxidises U با اکسیژن ترکیب کردن
oxidised U با اکسیژن ترکیب کردن
oxidize U با اکسیژن ترکیب کردن
rebreather U سیستم اکسیژن مداربسته
oxide U ماده شیمیایی از اکسیژن
oxides U ماده شیمیایی از اکسیژن
oxidizing U با اکسیژن ترکیب کردن
aqualung U دستگاه تنفس اکسیژن
oxidizes U با اکسیژن ترکیب کردن
volcanize U جوش اکسیژن زدن
acetylene oxygen flame U شعله استیلن اکسیژن
maxvo U بیشینه اکسیژن مصرفی
oxyacid U اسید اکسیژن دار
oxygen acid U اسید اکسیژن دار
maxvo U حداکثر اکسیژن مصرفی
aqualungs U دستگاه تنفس اکسیژن
oxyhydrogen U اکسیژن امیخته به ایدروژن
oxidising U با اکسیژن ترکیب کردن
eudiometry U سنجش اکسیژن هوا
hypoxia U کاهش اکسیژن بافت
hypoxemia U کاهش اکسیژن بافت
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
hypoxia U کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
deoxidize U از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
biochemical oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
b.o.d U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
tetroxide U ترکیب دارای چهار اتم اکسیژن
acyl oxygen fission U گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
nitrous acid U اسیدی که کمتراز تیزاب اکسیژن دارد
oxidation U عمل ترکیب اکسیژن با جسم دیگری
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
The room is stuffy. U هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
vulcanization U حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
splash proof enclosure U حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
ozone U نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
oxyhydrogen blowpipe U بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
continuous flow oxygen system U سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
isatin U رنگ قرمزی که از ترکیب نیل با اکسیژن بدست می اید
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
oxygen bottle U محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
ageing U ثابت شدن رنگ در اثر گذشت زمان و تحت تاثیر اکسیژن موجود در هوا
anoxia U فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
phenolic epoxy U خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
pressure breathing U تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
tenfold U ده برابر
level with each other U برابر
equipollent U برابر
even <adj.> U برابر
two fold U دو برابر
as much a U دو برابر
symmetric U برابر
abreast U برابر
ninefold U نه برابر
tripling U سه برابر
doubled up U دو برابر
paripassu U برابر
decuple U ده برابر
eq U برابر با
tantamount U برابر
he is twice the man he was U دو برابر
equals U برابر
identical U برابر
double U دو برابر
one fold U یک برابر
breasts U برابر
breast U برابر
equal U برابر
euqal U برابر
equaled U برابر
homological U برابر
vs U در برابر
opposite U برابر
equaling U برابر
opposites U برابر
triple U سه برابر
for U در برابر
equalling U برابر
doubled U دو برابر
tripled U سه برابر
versus U در برابر
bracketed U برابر
sixfold U شش برابر
triples U سه برابر
equalled U برابر
sextuple U شش برابر
one hundred times as many U صد برابر
square U برابر
squared U برابر
squares U برابر
squaring U برابر
three fold U سه برابر
threefold U سه برابر
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
par U برابر کردن
counterbalance U نیروی برابر
counterbalances U نیروی برابر
doubled up U دو برابر بزرگتر
counterbalanced U نیروی برابر
quadraple U چهار برابر
treble U سه برابر کردن
senary U شش برابر ششگانه
septuple U هفت برابر
doubled up U دو برابر کردن
sevenfold U هفت برابر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com